حثن
banner
pourghannad.bsky.social
حثن
@pourghannad.bsky.social
تنهایی تهران زندگی کردن با تمام مشکلاتی که داره خوبیای خاص خودش هم داره و اگه دوستای نزدیک از تهران نمیرفتن هیچ مشکل اونقدری جدی ای با تهران نمیداشتم.
December 2, 2025 at 9:47 AM
کاش گوش کردن به داریوش رو برام ممنوع کنن
December 1, 2025 at 8:54 PM
وقت خوبش شاید هم واقعا هیچوقت قرار نیست بیاد. امید داریم بهرحال.
December 1, 2025 at 8:42 PM
خب لیورپول بعد از مدت‌ها برد و یکم خوشحال شدم.
November 30, 2025 at 5:27 PM
توییتر داون شده :))
November 18, 2025 at 1:05 PM
اونقدری نگران کننده نیست قضیه هنوز.
November 12, 2025 at 2:08 PM
عجیبه که عقب ماتیز حتی فضای نشستن بیشتری داره از ۲۰۶
November 4, 2025 at 12:29 PM
بدی نیست اوضاع و در مجموع احساس راحتتری به زندگی دارم. سبک بالم
November 3, 2025 at 9:35 PM
خب بنظر میاد که قطعی شد که شقایق عزیزتر از جانم کمتر از دوماه دیگه مهاجرت میکنه :((( لول عجیبی از غم رو شاهد هستم.
October 30, 2025 at 7:21 AM
سردرد و خستگی و اینا دارم ولی باز خوبه شب میرم پینگ‌پنگ
September 22, 2025 at 12:24 PM
خب بنظر میرسه که کار دوم هم بگا رفتن و اینا و ماه مهر احتمالا خیلی سخت بگذره و باید برم تو فاز مدیریت هزینه و سایفی های حداقلی و اینا :(
September 19, 2025 at 4:55 PM
من اصلا انرژی‌زا دوست ندارم ولی بخاطر اینکه خوابم نگیره و بتونم وقت بیشتری رو باهاش بگذرونم و با دقت بیشتری به حرفاش گوش بدم انرژی زا میخورم.
September 17, 2025 at 6:00 PM
اینکه هیچ کاری نمیکنم تا اگه اون کاری باهام داشت در دسترسش باشم خیلی باحاله برام. اختصاصی بودنه رو دوست دارم
September 17, 2025 at 4:31 PM
مقداری ناراحت و اذیتم امروز ولی باز خوبه هنوز زنده ام و میتونم زندگی کنم :(
September 17, 2025 at 9:01 AM
تاحالا نشده بود که حالم بد بشه یا مریض بشم و اینقدررر ناراحت بشم. حالا چرا؟ چون یک احتمال کمی وجود داره که شقایق رو مریض کرده باشم. وای دارم تبدیل به یک انسان صد درصد کسخل و احتمالا همزمان عاشق میشم که برای خودمم دیگه قابل تحمل نیستم.
September 14, 2025 at 5:56 PM
خیلی خوشحالم که آدم های واقعا درست حسابی تو زندگیم هستن و امیدوارم بتونم یک روزی لطفشون رو جبران کنم
September 11, 2025 at 8:40 AM
سرم هنوز درد میکنه با اینکه دیشب ۱۱ ساعت خوابیدم
September 10, 2025 at 6:56 PM
شبیه آدم هایی که کونشون از یک مسئله مشخصی گهیه بعضی وقت ها رفتار میکنم ولی واقعا اینجوری نیستم.
September 4, 2025 at 9:41 AM
از شدت احمقانه بودن اتفاقاتی که برام افتاد نشستم گریه کردم بعد خودم خودمو بغل کردم و پاشدم آب خوردم و الان میخوام پادکست بذارم برم ظرفارو بشورم.
September 2, 2025 at 9:16 AM
کون خودمو دارم با پرخوری عصبی پاره میکنم
September 2, 2025 at 6:13 AM
راستش یکم دارم بخش عاطفی عقلم رو از دست میدم و نمیدونم چه کونی باید بدم. ولی باز بنظرم اونقدری که تو ذهنم خودم شدید و ترسناکه در اصل اینجوری نیست.
August 31, 2025 at 2:06 PM
نظر شخصیم رو نسبت به هر مسئله ای بعضی وقت ها گم میکنم. اینجوری میشم که خب تو بنظرت چی بهتره؟ پس همون.
August 31, 2025 at 10:01 AM
این قضیه بهش پیام ندم تا خودش پیام بده رو برای یکی دو تا آدم اصلا نمیتونم در نظر بگیرم.
August 29, 2025 at 12:20 PM
احساس میکنم اکثر اتفاق باحالای زندگیم که خیلیییی توشون دلم احساس گرمی و خوشفازی کرد تو تهران اتفاق افتاده. انگار نه انگار که اهواز بودم تا ۱۸ سالگی
August 28, 2025 at 10:57 PM
حالا تو این همت غرب تقاطع کردستان دارم فکر میکنم که چقدر میشه سخت نگرفت و با راحتی فقط انجامش بدی.
August 28, 2025 at 10:56 PM