Chantal
banner
chantalvgbnd.bsky.social
Chantal
@chantalvgbnd.bsky.social
خبر کوتاه بود و جانکاه. کلنگ خونه پشتی رو زدن. آسمون بالای سرم از چشم رفت.
May 14, 2024 at 9:25 AM
بارون ما را با خودش برد‌.
May 13, 2024 at 8:16 PM
از زندایا هم خوشم نمی‌آد. نه از خودش، نه از اون ‏«چیزی» که دارند ازش می‌سازند.
May 7, 2024 at 6:10 PM
چنان جزئیات لبه ابر بالاسر؛ همه تورفتگی‌ها و بیرون‌زدگی‌ها در زمینه آبی عمیق و شفاف پیدا است. و اون‌قدر لایه‌لایه‌ سفیدی که روی هم نشسته‌اند و این حجم رو ساختند قابل تفکیک‌اند که واقعن انگار دست دراز کنی ابر تو مشت ما است.
May 7, 2024 at 9:52 AM
هوا یه جوریه انگار که شمال.
May 2, 2024 at 6:12 AM
کره‌هه چنان طعم و رنگ بهار داره که انگار نشستی رو دامنه سرسبز کوه و تمام دور و برت صدای زنگوله‌ی گاوهاست.
April 25, 2024 at 6:46 AM
ولی تصویر پشت سر هم قدم رفتن اسب‌ها در آب و بازیگوشی کره‌ها هم برای امروز کافی نیستند.
April 6, 2024 at 10:12 AM
لازم دارم برم جایی فقط جوانه و شکوفه ببینم. و شاخه سبز درخت.
March 30, 2024 at 6:42 AM
رفتم انقلاب؛ پاساژهای کتاب دست‌دوم‌ و بعد هم بساطی‌ها و متوجه شدم این ‏«شب هول»ای که تو کتابخونه‌امه، دو میلیان و پانصد هزار تومان وجه رایج مملکته.
March 27, 2024 at 1:27 PM
این‌جور که معلومه همه در تعطیلات یه سر هم می‌رن موزه معاصر. اینجانب از فرط ناتحملی شلوغی و البته نداشتن حوصله برای دیدن آدم آشنا، فوری همون شب عید رفتم این نمایشگاه رو دیدم تا عید حتا وسوسه نشم که برم. این‌جور وقتا زمان‌بندیم عالی، بعد واسه دو تا کار اداری واجب اون‌قدر جون دادم، آخرم سال تموم شد، نرفتم.
March 23, 2024 at 6:05 PM
از دیگر تناقض‌هام اینه که درسته [عمومن] مهمون دوست ندارم ولی در عین حال عاشق چیدن میز برای مهمون‌ام. و البته که میان‌وعده، و به خصوص عصرانه.
March 21, 2024 at 6:47 PM
بارونم گرفت سر سال تحویلی.
March 19, 2024 at 10:59 PM
یا اون‌طور که غیاب خود بخشی از زیبایی است.
یه کار سخت در هم‌نشینی گل‌ها تشخیص حدود اضافه‌هاست. چقدر از قد کدوم بزنی، چقدر و کدوم یکی از برگ‌ها باقی بمونن و کدوم‌ها رو قیچی کنی و دور بریزی. در ترکیب اکالیپتوس و رز هم شاخه‌ای، رنگی، برگی چیزی انگار کمه. باید سری به گلفروشی بزنم. اگه چیزی باقی مونده باشه و البته به جز شاخه که فقط رو تن درخت زیباست.
March 19, 2024 at 4:12 PM
یه سر رفتم نون‌فروشی تا جو خشک کنار حمص بگیرم، عدل از جلوی هر سه گلفروش محل رد شدم، آخر دیگه بی‌خیال گربه و برخی ملاحظات شدم با یک دسته رز مینیاتوری و چند شاخه اکالیپتوس و یه گلدون کوچک برگ نارنج برگشتم خونه، نذاشتمم خودشون بپیچن. مد نظرم البته آنمون بود که الکی گرون کرده بود، تسلیم صحنه‌آرایی‌اش نشدم.
March 19, 2024 at 11:59 AM
ویدیوی این دو زن توریست عراقی رو در خیابان‌های تهران می‌بینم و رهایی بدنشون فقط برام مایه حسرته. درسته روسری رو ورداشتیم، درسته از انجماد بدن‌هامون نسبت به پارسال فاصله گرفتیم ولی هنوز بدن‌ها [عمومن] در خود جمع و حتا ترسیده است. کو تا رهایی.
March 17, 2024 at 2:17 PM
سهم سهراب سپهری از بازار هنر اون‌قدری در صدره که این هشتاد میلیان قیمت‌گذاری شده. به قول چ کافیه یه جا سهراب [ببخشید ببخشید] یه تفی حتا انداخته باشه، قیمتش می‌شه آ.
March 15, 2024 at 2:27 PM
لیلی گلستان های ۲ از آن‌چه فکر می‌کنید به ما نزدیک‌ترند. یا چطور حتا محتوای وبلاگ خود را هم چپه کرده و در روز روشن از هشت مارس هم ماهی خود را بگیرید.
March 9, 2024 at 7:30 AM
یه کتاب کلودکری‌یر داره که بهمن کیارستمی ترجمه کرده. من کتاب رو شروع ولی بعد ول کردم و دیگه هم نخوندمش. کتاب دست‌دومه و امضای مترجم اولشه؛ ‏«برای آقای سحابی بسیار عزیز‏- بهمن- زمستان ۸۰‏» که سر از پاساژ بالای میدون انقلاب درآورده بود. و صفحه دوم ‏«برگردان این اثر را به پدرم عباس کیارستمی تقدیم می‌کنم».
March 7, 2024 at 11:47 AM
اصلن یادم نبود که این‌ها رو دارم. هزار سال پیش این دو تا رو خریده بودم. از سر کنجکاوی که کتاب درسی ما که اون‌طور بود، بقیه یعنی چطور.
March 7, 2024 at 8:21 AM
شاهکار اخیرم این‌که کتاب تکراری خریدم، حتا دو صفحه‌اش (دقیقش یک صفحه و نیم) رو هم معلوم نیست کی خوندم و باز یادم نبوده، باز خریدمش.
March 4, 2024 at 11:57 AM
الگوی رفتاری آدم‌ها وقتی یهو و بی‌دلیل عوض می‌شه و هی می‌گردم و نمی‌فهمم چرا، کلافه می‌شم. تا دیروز همه چی به روال قبل بعد یهو تغییر در جزئیات و گاهی حتا بزرگ‌تر. صبح که بیدار شدم نهیب که نشخوار دیگه بسه و از هر طرف که بلد بودی نگاه کردی و نفهمیدی، با فکر بیش‌تر هم دیگه نخواهی فهمید. رها کن. کاش بس کنم.
March 2, 2024 at 7:17 AM
دو بار پیش از این صداش رو شنیده بودم که قبل و بعد از دفاعش، رساله‌اش رو ارائه می‌داد. امروز پیش اومد که برای بار سوم و این بار حضوری پاش بشینم. بعد هر بار این‌جوریه که نه زمان رو می‌فهمم، نه به گوشی نگاه می‌کنم و اصلن از عمرم حساب نمی‌شه. برای دوستی نزدیک‌تر باهاش هم قدم برداشتم اون‌قدر که ذهنش برام جذابه.
March 1, 2024 at 12:06 PM
از زیر پتو در نیومدم و از همون زیر پتو یه کادوی بسیار قرتی برای خودم سفارش دادم که هزار ساله چشمم به‌اشه ولی همه‌ش فکر می‌کردم در اولویت هزارمم هم نیست.
February 28, 2024 at 8:03 AM
به نظرم سزاوار یه صبحانه مفصل بیرونم ولی خب سرده و دارم حتا از زیر پتو در نمیام.
February 28, 2024 at 4:14 AM
آخیش‌ترین وضعیت در چندین‌وقت اخیر. یک نفس راحت.
February 27, 2024 at 2:08 PM