فرنسیس
@dormitell.bsky.social
روزمرههای یک (پسر :) دوچرخهسوار
برای یکی از دوستام فال تاروت گرفته بودم و به طرز عجیبی تاروت بهش پاسخ داد و یکی یکی اتفاق افتاد، پشمای اون و من هر دو ریخته
November 13, 2025 at 1:39 AM
برای یکی از دوستام فال تاروت گرفته بودم و به طرز عجیبی تاروت بهش پاسخ داد و یکی یکی اتفاق افتاد، پشمای اون و من هر دو ریخته
من از نهایت شب حرف میزنم
از نهایت تاریکی
کاش خانوم فروغ بگه بالاخره کسی برایش چراغ آورد یا نه
از نهایت تاریکی
کاش خانوم فروغ بگه بالاخره کسی برایش چراغ آورد یا نه
November 11, 2025 at 1:37 AM
من از نهایت شب حرف میزنم
از نهایت تاریکی
کاش خانوم فروغ بگه بالاخره کسی برایش چراغ آورد یا نه
از نهایت تاریکی
کاش خانوم فروغ بگه بالاخره کسی برایش چراغ آورد یا نه
ابرهای آسمان آبی دلم براتون تنگ شده :(
August 5, 2025 at 8:01 PM
ابرهای آسمان آبی دلم براتون تنگ شده :(
دوستای بلوم خیلی بیشتر از انتظارم تحویلم گرفتن و خیلی خجل شدم 🥲
May 18, 2025 at 8:22 AM
دوستای بلوم خیلی بیشتر از انتظارم تحویلم گرفتن و خیلی خجل شدم 🥲
دلم براتون تنگ شده خوشگلا
May 14, 2025 at 4:44 PM
دلم براتون تنگ شده خوشگلا
روزعاشورا پدربزرگم نذری میداد و چون آب روستا قطع میشد دوتا دیگ رو تو خونه برای پلوی فردا آب کرده بودن، من و یکی از دوستا که الان آخوندهمون روستا شده صبح روز قبلش رفته بودیم صحرا و ظهرکه برگشتیم دیدیم همه مسجدن و هوا گرم، ما هم لباسامون رو کندیم و رفتیم تو اون دیگا آبتنی
فرداش همه نذری خوردن جز ما :)
فرداش همه نذری خوردن جز ما :)
شاید کنجکاو شده باشید منو برادرم چه کاری کردیمکه پدرم اینجوری تنبیه کرد ما رو. قبلش باید بگم که بچه بودیم و جاهل و تو عالم طفولیت هر شیطنتی ممکنه رخ بده:
پدرم اون موقع ها یکی از مدیران شرکت نفت بود و راننده داشت واسه ایاب و ذهابش.یه روز تابستون اومده بود دنبال پدر و برق نداشتیم و وحشتناک گرم بود هوا
پدرم اون موقع ها یکی از مدیران شرکت نفت بود و راننده داشت واسه ایاب و ذهابش.یه روز تابستون اومده بود دنبال پدر و برق نداشتیم و وحشتناک گرم بود هوا
یادش به خیر.من وداداشمیهکار خیلی خیلی خیلی بدی انجام دادیم. پدر دعوامون کرد. پدر مرحومم هیچ وقت تنبیه بدنی نمیکرد. خودتون ببینید چی کار کرده بودیم که ۳ ساعت تو خیاط بودیم و اجازه نمیداد بیاییم تو تا به کار وحشتناکی که کرده بودیم فکر کنیم.
من این سمت راستی ام که پر رو پر رو دارم به دوربین نگاه میکنم
من این سمت راستی ام که پر رو پر رو دارم به دوربین نگاه میکنم
April 24, 2025 at 11:31 AM
روزعاشورا پدربزرگم نذری میداد و چون آب روستا قطع میشد دوتا دیگ رو تو خونه برای پلوی فردا آب کرده بودن، من و یکی از دوستا که الان آخوندهمون روستا شده صبح روز قبلش رفته بودیم صحرا و ظهرکه برگشتیم دیدیم همه مسجدن و هوا گرم، ما هم لباسامون رو کندیم و رفتیم تو اون دیگا آبتنی
فرداش همه نذری خوردن جز ما :)
فرداش همه نذری خوردن جز ما :)
رفتم همهی اونایی که توییت قبلی رو لایک کرده بودن فالو کردم آقا مجتبی هم که جور دیگهای عزیزه
April 22, 2025 at 11:42 AM
رفتم همهی اونایی که توییت قبلی رو لایک کرده بودن فالو کردم آقا مجتبی هم که جور دیگهای عزیزه
برای روز سعدی تا ابد؛
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
April 21, 2025 at 7:13 PM
برای روز سعدی تا ابد؛
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
صبح بلند شدم دیدم لونا بالاخره امروز رو مناسب دونسته که گلهاش رو باز کنه 🥰
April 15, 2025 at 3:04 PM
صبح بلند شدم دیدم لونا بالاخره امروز رو مناسب دونسته که گلهاش رو باز کنه 🥰
امروز در کافه فرنسیس
بیا اینور بازار
بیا اینور بازار
April 15, 2025 at 1:02 PM
امروز در کافه فرنسیس
بیا اینور بازار
بیا اینور بازار
Reposted by فرنسیس
بچهها پول لازمم میخام مکبوکمو بفروشم
شما نمیخاینتش؟!
*تخفیف ویژه برای کاربران آسمان آبی*
شما نمیخاینتش؟!
*تخفیف ویژه برای کاربران آسمان آبی*
April 14, 2025 at 5:31 PM
بچهها پول لازمم میخام مکبوکمو بفروشم
شما نمیخاینتش؟!
*تخفیف ویژه برای کاربران آسمان آبی*
شما نمیخاینتش؟!
*تخفیف ویژه برای کاربران آسمان آبی*
به نظر میومد عمیقا حس میکنه که کسی غمش رو ولیدیت نکرده، بهم گفت انتظار داشتم بهم زنگ بزنی که خب حق داشت و خاک بر سر من!
از آخرین باری که با مردش بیرون رفته بودن حرف زد و حسرت تو تک تک کلماتش بود.
و اینکه بچهها، سعی کنید ورزش کنید که پیری کثافتترین چیزیه که منتظرمونه!
از آخرین باری که با مردش بیرون رفته بودن حرف زد و حسرت تو تک تک کلماتش بود.
و اینکه بچهها، سعی کنید ورزش کنید که پیری کثافتترین چیزیه که منتظرمونه!
۴ ماه بعد از فوت اشتفان، کلاودیا رو دیدم وزن کم کرده بود و قابل شناختن نبود، میگفت اشتفان اگه زنده بود خوشحال میشد که چقدر لاغر شدم، راه رفتن براش مشکل شده بود و گفت یکی از بستگانم به شوخی گفته مرد جدیدی پیدا کردی؟
ما پنجاه سال با هم زندگی کردیم آدما چطور میتونن همچین چیزی بگن
ما پنجاه سال با هم زندگی کردیم آدما چطور میتونن همچین چیزی بگن
April 14, 2025 at 3:05 PM
به نظر میومد عمیقا حس میکنه که کسی غمش رو ولیدیت نکرده، بهم گفت انتظار داشتم بهم زنگ بزنی که خب حق داشت و خاک بر سر من!
از آخرین باری که با مردش بیرون رفته بودن حرف زد و حسرت تو تک تک کلماتش بود.
و اینکه بچهها، سعی کنید ورزش کنید که پیری کثافتترین چیزیه که منتظرمونه!
از آخرین باری که با مردش بیرون رفته بودن حرف زد و حسرت تو تک تک کلماتش بود.
و اینکه بچهها، سعی کنید ورزش کنید که پیری کثافتترین چیزیه که منتظرمونه!
۴ ماه بعد از فوت اشتفان، کلاودیا رو دیدم وزن کم کرده بود و قابل شناختن نبود، میگفت اشتفان اگه زنده بود خوشحال میشد که چقدر لاغر شدم، راه رفتن براش مشکل شده بود و گفت یکی از بستگانم به شوخی گفته مرد جدیدی پیدا کردی؟
ما پنجاه سال با هم زندگی کردیم آدما چطور میتونن همچین چیزی بگن
ما پنجاه سال با هم زندگی کردیم آدما چطور میتونن همچین چیزی بگن
April 14, 2025 at 3:05 PM
۴ ماه بعد از فوت اشتفان، کلاودیا رو دیدم وزن کم کرده بود و قابل شناختن نبود، میگفت اشتفان اگه زنده بود خوشحال میشد که چقدر لاغر شدم، راه رفتن براش مشکل شده بود و گفت یکی از بستگانم به شوخی گفته مرد جدیدی پیدا کردی؟
ما پنجاه سال با هم زندگی کردیم آدما چطور میتونن همچین چیزی بگن
ما پنجاه سال با هم زندگی کردیم آدما چطور میتونن همچین چیزی بگن
دیروز استادم رو دیدم گفت امروز میخواد بره یه رستوران ایرانی، حالا هی دونه دونه داره برام عکس میفرسته، ماست بورانی با سبزی پلو با ماهی سفارش داده
سردیش نکنه 😂
سردیش نکنه 😂
April 13, 2025 at 2:41 PM
دیروز استادم رو دیدم گفت امروز میخواد بره یه رستوران ایرانی، حالا هی دونه دونه داره برام عکس میفرسته، ماست بورانی با سبزی پلو با ماهی سفارش داده
سردیش نکنه 😂
سردیش نکنه 😂
امروز تو ایستگاه قطار که معمولا کثیفترین و بی کیفیتترین غذاها رو داره، یه مرغ بریونی خوردم که مثلش رو نخورده بودم
April 12, 2025 at 6:06 PM
امروز تو ایستگاه قطار که معمولا کثیفترین و بی کیفیتترین غذاها رو داره، یه مرغ بریونی خوردم که مثلش رو نخورده بودم
حالا یه امتحان رو افتادم همه دارن بهم مسیج میدن که امتحان چطور بود؛
میخوام براشون بنویسم، من باختم بدم بختم، من آبروی شهر منه بردم، هیچ ننگی از این بالاتر نیست، من دارم به قهقرا میرم، فقط بذارین بررررم من
میخوام براشون بنویسم، من باختم بدم بختم، من آبروی شهر منه بردم، هیچ ننگی از این بالاتر نیست، من دارم به قهقرا میرم، فقط بذارین بررررم من
April 9, 2025 at 9:55 PM
حالا یه امتحان رو افتادم همه دارن بهم مسیج میدن که امتحان چطور بود؛
میخوام براشون بنویسم، من باختم بدم بختم، من آبروی شهر منه بردم، هیچ ننگی از این بالاتر نیست، من دارم به قهقرا میرم، فقط بذارین بررررم من
میخوام براشون بنویسم، من باختم بدم بختم، من آبروی شهر منه بردم، هیچ ننگی از این بالاتر نیست، من دارم به قهقرا میرم، فقط بذارین بررررم من
بچه ها بیایید بگید چی کار کنم امشب زود خوابم ببره؟. فردا امتحانم ۸ صبحه و من ۴ صبح تازه سرحال میشم و ۷ صبح خوابم میبره
کمک
کمک
April 8, 2025 at 2:09 PM
بچه ها بیایید بگید چی کار کنم امشب زود خوابم ببره؟. فردا امتحانم ۸ صبحه و من ۴ صبح تازه سرحال میشم و ۷ صبح خوابم میبره
کمک
کمک
استرس امتحان کسخلم کرده و نشستم تو آرشیو عکس غذاهام نگاه میکنم که بعد امتحان چی بپزم
April 6, 2025 at 4:29 PM
استرس امتحان کسخلم کرده و نشستم تو آرشیو عکس غذاهام نگاه میکنم که بعد امتحان چی بپزم
در راستای بازگشت به سنتها
April 6, 2025 at 2:39 PM
در راستای بازگشت به سنتها
نمرهی امتحان اومد و -A
برای دو روز وقت گذاشتن راضیم :)
برای دو روز وقت گذاشتن راضیم :)
دو روز گذشته رو به طور فشرده گذاشتم برای یه امتحان با gpt plus، یه پروژه با انتظارات مشخص براش تعریف کردم، متریال رو بهش دادم و خواستم که یادبگیره و هر وقت آماده بود بهم بگه، این مرحله تقریبا یک روز طول کشید و در نهایت شروع به کار کردم و امروز امتحان دادم.
نتیجه؟ عالی بود!
نتیجه؟ عالی بود!
April 4, 2025 at 5:26 PM
نمرهی امتحان اومد و -A
برای دو روز وقت گذاشتن راضیم :)
برای دو روز وقت گذاشتن راضیم :)
عکس گذاشتم ولی از اونجایی که اینجا پرنده پر نمیزنه پاکش کردم :/
April 2, 2025 at 6:35 PM
عکس گذاشتم ولی از اونجایی که اینجا پرنده پر نمیزنه پاکش کردم :/
از اونجایی که عکسای جیبلیم رو دوست نداشتم تصمیم گرفتم به سبک مینیاتوری ایرانی از خودم عکس بسازم و بعد از نوشتن حدود ۶۰۰ کلمهپرامپت تونستم gpt رو راضی کنم که عمامه واسه مردا و حجاب واسه زنا رو بیخیال بشه و المان های مذهبی رو بذاره کنار و از نتیجه راضیم
April 2, 2025 at 6:11 PM
از اونجایی که عکسای جیبلیم رو دوست نداشتم تصمیم گرفتم به سبک مینیاتوری ایرانی از خودم عکس بسازم و بعد از نوشتن حدود ۶۰۰ کلمهپرامپت تونستم gpt رو راضی کنم که عمامه واسه مردا و حجاب واسه زنا رو بیخیال بشه و المان های مذهبی رو بذاره کنار و از نتیجه راضیم
اینجام اینقدر خلوته که اگه به خاطر یه سریتون نبود میبستم میرفتم :/
April 2, 2025 at 3:52 PM
اینجام اینقدر خلوته که اگه به خاطر یه سریتون نبود میبستم میرفتم :/