عیسی در ساعات غیرکاری
banner
jesusoffwork.bsky.social
عیسی در ساعات غیرکاری
@jesusoffwork.bsky.social
coward with a cause
چرا بابا، هنریه برا خودش :)) فک کن مثلاً ده سال دیگه یه عرق‌کشی آرتیزانال داشته باشی که با گیاهان و ادویه‌های مختلف لیکورهای خیلی خاص تولید می‌کنه. همه‌هم دعات می‌کنن :))
October 6, 2025 at 4:25 PM
پس هیچی، دشمنت همون نظام تقسیم کاره و هرکه بامش که برفش بیشتر :(
October 6, 2025 at 12:34 PM
رقیبتم در این نبرد فک کنم پاریس باشه که متأسفانه خیلی قویه
October 6, 2025 at 12:17 PM
moonshining :))
October 5, 2025 at 9:24 PM
میشه با ایده‌های آدما مخالفت کرد، میشه نقد کرد و کلاً همه‌چیز نوشته رو زیر سؤال برد، میشه اصلاً گفت آقا من حالم از شکل نوشتنت بهم می‌خوره و رتوریک و استتیک کارت محمل این ایدئولوژی‌های مزخرفه. ولی اینکه بگی اینجوری ننویس اونجوری بنویس خیلی رو مخه. خیلییییی.

پایان واقعی
October 5, 2025 at 11:15 AM
اصلاً به نظرم به عنوان یک حکم کلی افرادی که کنسه می‌دن که اینطوری ننویس اونطوری بنویس یا اصلاً تجربهٔ جدی نوشتن ندارن، یا از توهم ابژکتیویته و نوشتن در مقام ابزار انتقال پیام رنج می‌برن.

پایان حرص خوردن.
October 5, 2025 at 11:10 AM
چیزی که به آدم فشار میاره اینه که اسمت اگه به جای عیسی جیزز باشه دیگه اشکال نداره فشرده بنویسی، خیلی هم نشانهٔ خفنیته.
October 5, 2025 at 11:00 AM
ولی چون مؤدبم می‌گم راستش از دست دادن خوانندهٔ بی‌حوصله برام اهمیتی نداره.
October 5, 2025 at 10:58 AM
ایَم از محدودیت‌های تخیل انقلابی ما :(
October 5, 2025 at 5:33 AM
(گفتم حالا که رفتیم‌ در کار ایشالا چرا تا تهش نریم؟)
October 4, 2025 at 8:22 PM
ایشالا تریبون آزاد جلوی تمام دانشگاه‌های ایران
October 4, 2025 at 8:22 PM
ولی واقعاً هم فکر بدی نیست یه زمانی یه سمینار(خیلی سفت‌وسخت)ی راه بندازیم، هر جلسه یه نفر یه جستار بذاره وسط
October 4, 2025 at 8:09 PM
ای کاش دانشگاه بود ولی 💔
October 4, 2025 at 8:05 PM
یه مدت دانشکدهٔ انگلیسی کار می‌کردم و نصف روز زبان روزمره‌م انگلیسی بود. اون موقع بی‌تفاوت بودم نسبت بهش. الان واقعاً دلم تنگ میشه برای انگلیسی حرف زدن. زبان‌های دوم واقعاً به دهن آدم‌ مزه می‌دن. وقتی ازشون دور می‌افتی می‌فهمی جاشون چقدر در زندگی روزمره‌ت خالیه.
October 4, 2025 at 8:03 PM
طبعاً سمینار هم باید به انگلیسی می‌بود. چون استاین خوندن به السنهٔ دیگه کار درستی نیست.
October 4, 2025 at 7:52 PM
البته علامت سؤال نداره. خانم استاین کلاً به علامات سجاوندی علاقه نداشتن. به جز نقطه.
October 4, 2025 at 7:48 PM
دقیقاً! مهمترین روش واترقیدن. و البته سمپتوم بیماری خودایمنی دانشگاه که این آفات فکر رو بدل به منابع آموزشی می‌کنه.
October 4, 2025 at 10:11 AM
و زیبا از لحاظ همپوشانی معانی دوگانهٔ swear
October 3, 2025 at 9:31 AM
آره، شرح داستان کار رو به جاهای باریک می‌کشوند :))
October 2, 2025 at 6:04 AM
ممنوع رو نمی‌دونم، کلا زیاد شناخته شده نیست به گمانم، ولی فک کنم اسمش تو کتابای درسیمون بود، احتمالاً در کنار منظومه‌های عاشقانه -- ویس و رامین ولی همیشه ممنوع بود و حتی اسمشم نمی‌بردن.
October 2, 2025 at 6:03 AM
واقعاً الحذر! دیروز و امروز بعد از مدت‌های خیلی زیاد چند صفحه‌ای از طامات این بزرگان رو که در یه متنی نقل شده بود خوندم یادم اومد که واااای چقدر مهمل می‌بافتن بندگان خدا :)))
October 1, 2025 at 8:54 PM