من اصلاً باکلی‌ز رو نمی‌شناختم. همین الان تو آمازون، این متاع ارزشمند و باافتخار کانادایی که خودش مدعیه بدمزه است ولی کارش درسته رو خریدم.

معمولی‌ام زهرا! صدام بعد از یه ربع حرف زدن، مثل ناخون‌‌ کشیدن روی تخته می‌شه و بعد از ۲۰، ۲۵ دقیقه قطع!

بغل سفت. راستش من تو شرایط مشابه، از این‌که مامان‌هامون که در عین قوی و خط‌شکن بودن، هزار بار خاموش و ساکت شدن و الان به جبر زمونه و شرایط ما و خودشون جایی جز روزمرگی برای ساکت نموندن ندارن، زمین مبارزه‌شون مسخره شده و رفتارهای زننده‌ای که برازنده شخصیت قوی و مستقل قبلی‌شون نیست، نشون می‌دن هم درد می‌کشم.

الان رفتم درست کردم. مدام نشاسته رو بین تمام سوپ و نوشیدنی‌های گرم فراموش می‌کردم.

خیلی بد نیستم ولی صدام در رفت و آمده :))

نه :(

نمی‌دونم چی شد؟ بار اولمه! 😬

میوتم!

🫂

🫂 ولی همون چایی دارم، نور امید و چراغ راهه!

تولدت مبارک خسته جون 🫂

تولدت مبارک مارال جون! به‌به.

بسه! فقط انقراض.

یه شربت از این تجاری‌ها که ترکیب گایافنزین و دکسترومتورفان و عسلن گرفتم و قدرت خدا، مزه حرم مطهر می‌ده! انگار خودمون با هر سرفه کم میمیریم!

😘🧡

🫂❤️

وای :))) قاه و قاه خندیدم. بچه باهوش.

:)))

تا اردیبهشت سرما و یخ‌بندانه! اول ویرانی کش‌اومده.

هپی آخر هفته بازگشته جون 🥂

خیلی موشن :)) کاستوماشون هم زیر صد لایه کاپشن معلوم‌ نیست. کوچکان داهات سرد.

مشتری‌هام ‌می‌پرسن یکی بردارم و وقتی می‌گم: نه جونم! هر چند تا می‌خوای، سه تا برمی‌دارن و ذوق می‌کنن! 🫠🫠🫠

برق اومد. اینترنت هم! قهوه دم کردم و پا شدم مشق کنم. ایشالا بچه‌های مردمم کیف کنن.

طفلک بچه‌های داهات

شکلات‌ها به ف رفت. طوفان اومد، برق‌ و اینترنت قطع شد. ح بعد از ناهار خوابید و من قهوه بعد از ظهرمو نوش جان نکردم. مع‌الاسف فردا ددلاین مهمی دارم ولی قهوه ننوشیده و بی‌برقی و بی‌اینترنتی رو غنیمت شمرده و آسوده می‌خوابیم!