Shadibeyzaei
banner
shadibey.bsky.social
Shadibeyzaei
@shadibey.bsky.social
دوست گروهبان گارسیا
Reposted by Shadibeyzaei
حقیقتا از محبت خارها گل میشود مگر به خودشیفته که او هار میشود.
December 13, 2025 at 6:35 AM
چه خوب شد که ورزش رو شروع کردم. واقعا شکل ایستادن و نشستنم بهتر شد و حس میکنم حرکت‌ها رو بهتر انجام می‌دم. بدیش اینه که وقت نمیکنم هر روز برم. کار که میکنم حتی یه سر سوزن جون نمی‌مونه. اما همین هم لابد غنیمته.
December 13, 2025 at 9:57 AM
امروز شنبه‌ست و کار نمی‌کنم و قهوه درست کردم و نشستم توی تخت. ساعت هم ۶ عصره. آفتاب بره با بچه‌م میرم پیاده روی. زندگی آرمانی .
December 13, 2025 at 9:48 AM
می‌خوام مواظب خودم باشم و درسم رو تا جایی که میشه ادامه بدم.
December 12, 2025 at 1:55 PM
از دروغ و دورویی بدتر داریم؟
December 11, 2025 at 8:35 AM
این ست جواهرم رو نشون‌تون داده بودم؟ 💎
December 10, 2025 at 5:04 PM
شب‌ها یک کم گشنه می‌شید قبل خواب معمولا چی می‌خورید؟ شام‌ نه‌ها.
December 10, 2025 at 4:54 PM
هوا گرررررم شده‌ها.
December 10, 2025 at 4:53 PM
سال دیگه معلم با رجیستریشن محدود میشم. باورت میشه؟ به آرزوم میرسم میرم سر کلاس بچه‌های دبستانی. امروز هم رفتم باهاشون آشنا شدم. مدرسه رو دیدم. فوق رو که تموم کنم، معلم کامل میشم 👩🏽‍🏫
December 9, 2025 at 7:51 AM
این قدر فرم پر کردم و ایمیل دادم که دیگه چشم‌هام تار می‌بینه.
December 8, 2025 at 2:36 PM
رفتم مطب دوستم سه تا دندونم رو عین گل پر کرد. دستش تند و دقتش عالی 💪🏼 فقط بی حسی مونده و نمی‌تونم حتی حرف بزنم 😫
December 8, 2025 at 5:38 AM
Reposted by Shadibeyzaei
Me when I cite myself:
December 7, 2025 at 2:46 PM
خونه‌مون کثیفه و نامرتب، شنبه هم کار میکردم. در واقع روز خوبیه برای تمیزکاری. اما حسش نیست. دوست دارم تیپ بزنم برم بیرون اون هم حسش نیست.
December 7, 2025 at 12:34 AM
درباره اسناب بودن یه چیزهایی تو ذهنمه که بلد نیستم مرتب کنم و به زبون بیارم اما اینجا دیدم و اذیتم هم می‌کنه. کلا اگه از ده تا بلوسک، توی ۸ تاش تعریف از خود یا مدح شبیه به ذم، دیگه من دماغم رو میگیرم.
December 7, 2025 at 12:27 AM
هوا گرم شد و لباس رنگی‌ها از توی پستو در آمد 🎨
November 28, 2025 at 3:01 AM
من برای یه بورسیه برای فوق اپلای کردم و دارم انگار جدی جدی می‌گیرمش. واقعا در باورم نگنجد این موقعیت 🥳
November 27, 2025 at 1:40 PM
کادو فِقَد پول 😋
November 25, 2025 at 1:44 PM
جارومون هر وقت از کنار حیوون خونگی رد میشه اون لحظه رو ثبت میکنه. قیافه‌ش رو 😍
November 25, 2025 at 12:14 PM
بچه‌م هم مثل خودم قبل از غروب کم‌تر به چیزهای منفی فکر می‌کنه. غروب که میشه یکهو عینک انتقاد و نگرانی رو می‌زنه و میشینه جلوم. بچه جون چرا آخه؟ من خودم به اندازه کافی استرسی‌ام 😫
November 23, 2025 at 10:15 AM
دارم میرم عروسی و رنگ آبی روشن این لباس رو خریدم. حالا که خریدم هی میگم نکنه اون گل گنده زشت باشه و بزرگ باشه و تیپم نیاد. خدایا من رو از شر فکرهای شر و ور آخر شب برهان.
November 22, 2025 at 12:50 PM
حالا نمی‌دونم خوبه یا بد، درسته یا غلط. ولی سر کار که انگلیسی انگلیسی… با بچه‌ام هم نصف فارسی نصف انگلیسی. حقیقتا که همون چند دقیقه معاشرت شبانه به فارسی مغزم رو از خستگی روز رها می‌کنه. این هم از معایب یاد گرفتن زبان دوم در سن بالاست لابد.
November 22, 2025 at 11:58 AM
ادا و ادعا. بلک‌فرایدی رفتم ست ورزشی خریدم که بپوشم برم ورزش هی بگم میشه این حرکت رو ساده کنید؟ میشه این رو سه کیلو کم کنید؟ میشه یک کم دراز بکشم؟ ولی شکمم رو‌دادم تو رفتم از اتاق بیرون، فروشنده‌ها هم برای تشویق مشتری گفتن خیلیییی هیکلت ورزشکاریه 🤣
November 19, 2025 at 5:44 AM
عزیزانم این طور که بوش میاد دارم میرم فوق بخونم
November 17, 2025 at 2:23 PM
دیگه حالا من هم یه تیپی زدم در حد خودم 😋
November 12, 2025 at 5:45 AM
چه قدر توی این پنج سال از هر نظر فرق کردم چه قدر عوض شدم. هنوز یه ترس‌هایی هست که باید بهشون غلبه کنم که اون هم به امید خدا برای پنج سال بعد😋.
November 10, 2025 at 4:00 PM