زه.ره..
banner
zohreh.bsky.social
زه.ره..
@zohreh.bsky.social
گوینده، طراح صدا، تهیه‌کننده
مدرس بیان و ارتباطات
Pinned
شد شد نشد یه لنز رنگی می‌گیرم می‌ندازم تو چشمام تا دلتنگ سادگی چشمام بشی..
عشق اگر بالغ شود، شبیه صبر می‌شود.
November 13, 2025 at 5:59 PM
بخوان مرا
مثل ترانه‌ای که
از قدیم می‌دانی
زمزمه کن احساسم را
لای نفس‌های سرکشت
من همان آواز قدیمی‌ام
همان که بی‌اختیار می‌خوانی

زه.ره..
November 13, 2025 at 8:52 AM
من صدای بال پروانه‌ها رو شنیدم
و ردشون رو به تو نشون دادم
حالا با من قدم بزن
من گام‌هایم را قد تو بر می‌دارم

زه.ره..
November 12, 2025 at 5:12 PM
آقا بیا برام یه فال حافظ بگیر لطفا

@ashkani.bsky.social
November 12, 2025 at 3:32 PM
تو حتی در خواب هم شیرینی
بگو ببینم
تو هم خواب مرا می‌بینی؟

زه.ره..
November 12, 2025 at 3:02 PM
که چرخ تقدیر آرام می‌چرخد اما بی‌خطا.
November 12, 2025 at 8:32 AM
جاری مثل تو
میان شیارهای بودنم
امن مثل من
کنار صبوری خواستنم
نور می‌ریزد از میان ساکت شانه‌ت
می‌نشیند روی نبضم
و من آرام‌تر از همیشه
جهان را از نگاه تو می‌بینم
هرچه نیست فرو می‌ریزد
و هرچه هست
می‌روید از تو در من
بی‌آنکه نامش را عشق بگذارم
همان واژه ترسیده در ما
که جان می‌گیرد

زه.ره..
November 11, 2025 at 8:34 PM
چه دلتنگم و حواسم نیست..
November 11, 2025 at 7:16 PM
ما چرا باید چادر مسافرتی نو تو خونه داشته باشیم آخه
‏خدا از سر تقصیراتت بگذره مرد🤬
‏پول‌های طفلکم🚬🚬
فکر کنم این اکس احمق من فتیش سوزن منگنه داشته مگه میشه اینهمه بسته نو سوزن منگنه تو خونه اونم با پول‌های بی‌زبون من😒🚬🚬
November 11, 2025 at 4:42 PM
هزار دفعه شکستم
عجب حادثه‌هایی..
November 11, 2025 at 3:45 PM
کلاغا گفتن امروز قشنگه
November 11, 2025 at 7:15 AM
از مسیر لذت می‌برم..
روزبخیر💛
November 11, 2025 at 6:43 AM
مثل هوای سبک یک صبح زود، امن
با تو در خودم قدم می‌زنم..
چترم را بسته‌ام و
در انتظار بارانم

زه.ره.
November 10, 2025 at 12:52 PM
مثل هوای سبک یک صبح زود، امن.
November 10, 2025 at 6:13 AM
حوصله‌ام زخم شده.
November 9, 2025 at 6:07 PM
مه گرفته بر این جاده
اما مسیر را می‌شناسم
چراغ قلبم روشن است و همراه
و خوب می‌دانم
نوری که از دوردست پیداست
خانه گرم امن من است
نه سراب دلواپسی

زه.ره..
November 9, 2025 at 5:44 PM
در باور خورشید
نور خنده‌یست
که بر صبح می‌زند
رقصی‌یست که با ابر می‌کند
سایه‌یست که کش می‌آورد
شوقی‌یست
که به جان گیاه می‌ریزد
بی‌آنکه تابیدن را به یاد آورد
هر روز جان می‌دهد به روز
گرم می‌کند سایه‌ش را بر شهر
و می‌تابد بی‌فکر تابیدن
حتی وقتی دل کوچکش
غرق پاییز است

زه.ره..
November 9, 2025 at 10:44 AM
اصل خواستن در بی‌نیازیست.
November 9, 2025 at 10:20 AM
تو بمان و ترس‌هایت
من می‌روم آن گوشه
کمی قهوه بنوشم و
سیگار بکشم
عینک آفتابیت را بزن
نور زیاد است اینجا

زه.ره..
November 9, 2025 at 7:50 AM
آخی چه روز قشنگیه امروز
November 9, 2025 at 5:55 AM
صبح‌ بخیر زیبا
November 9, 2025 at 4:58 AM
فکر دانه‌های رفته را نکن
شاید امروز
تو دعای خیر گنجشک‌هایی

زه.ره..
November 8, 2025 at 7:12 PM
تابحال بی‌توقع عشق دادی
خیلی شیرینه
خورشید هم اینجوریه
من هم

زه.ره..
November 8, 2025 at 6:58 PM
وقتی دلم بخواد کاری بکنه می‌کنه منم کاره‌ای نیستم این وسط جز ناظر بر اعمالش🫣
November 8, 2025 at 2:49 PM
اصل زندگی تعادل و هماهنگی است.
November 8, 2025 at 11:50 AM