َمَن دَر میان جَمع و دِلَم جای دیگر اَست"
َمَن دَر میان جَمع و دِلَم جای دیگر اَست"
ِِِدِل مَن دانَد و مَن دانَم و دِل دانَد و مَن"
ِِِدِل مَن دانَد و مَن دانَم و دِل دانَد و مَن"
مَرا بِه مَن باز مَده . . .
"مُولوی"
مَرا بِه مَن باز مَده . . .
"مُولوی"
مثل این است که تصویری را
روی جریانهای مغشوش آب روان مینگرم
شب و روز
شب و روز
شب و روز
بگذار،که فراموش کنم.
تو چه هستی، جز یک لحظه، یک لحظه که چشمان مرا
میگشاید در
برهوت آگاهی؟
بگذار
که فراموش کنم."
"فروغ فرخزاد"
مثل این است که تصویری را
روی جریانهای مغشوش آب روان مینگرم
شب و روز
شب و روز
شب و روز
بگذار،که فراموش کنم.
تو چه هستی، جز یک لحظه، یک لحظه که چشمان مرا
میگشاید در
برهوت آگاهی؟
بگذار
که فراموش کنم."
"فروغ فرخزاد"