از اون روزاست که کمبود حضور یه گربه بغلی به شدت احساس میشه

از همین تربیون مراتب تشکر خودم رو از پاراستامول ابراز می کنم.
دستت درد نکنه و بوس بهت

دیروز از ساعت ۵ عصر تا ۱۱ شب با تیم دیزاین رفتیم دورهمی و نوشیدنی و گپ‌و‌گفت و عجب معاشرت باکیفیتی بود :))

از خسته بودن خسته شدم
یه تغییری باید بدم به اوضاع

من بعد از جلسه با تراپیستم

نمی‌دونم چرا ولی واقعا یه چیزی که توی تیم‌هامون من رو به وجد میاره تنوع ملیت‌هامونه.
مثلا جمع امروز، ایرانی، پرتغالی، نپالی، برزیلی، هندی، اردنی، آلمانی-روسی، و آمریکایی بودیم. واقعا تجربه خوب و لذت‌بخشیه برام.
اینکه با آدم‌ها از کشورهای مختلف، با داستان‌های مختلف، توی یه نقطه (حدودی :)) ) زمان-مکان هستی

جیادا میگه گربه هزینه‌ش زیاده
دن میگه هزینه‌ش کمه
دل توی دلم نیست که یه گربه بیارم توی زندگیم
🥲🥲🥲

تیم دیزاینمون خداییش خیلی باحاله.
VP of Design
مون از سنگاپور اومده برلین چند روزی و امروز پرزنت داشتیم براش و عجب آدم باحال و کاردرستیه!
بعدشم رفتیم ناهار کباب ترکی زدیم :)) و بعد هم در بیرگارتن از خودمون گفتیم و نحوه آشناییمون با پارتنرهامون. خیلی کول بود 😅
روز باکیفیتی بود.

Today's mantra while being overwhelmed by the uncertainties 💆🏻‍♀️

از یه زمانی به بعد، هر روز بیشتر متوجه میشم چقدر رفته و داره میره توو پاچه‌مون 🥲

Hey 👋

Blue birds are coming to Bluesky! :D