Blank
itsblank0.bsky.social
Blank
@itsblank0.bsky.social
Itsblank0
اون‌روز که صب پاشدم دیدم نیست و رفتیم دوتا کوچه پایین‌تر دیدیم بالای درخت گیر کرده و نمیتونه بیاد پایین فهمیدم خیلی دلم براش تنگ میشه وقتی نبینمش.
November 16, 2025 at 4:10 PM
شما حین چت کدوم رو میگید؟

۱ - فلان چیز داره گرون میشه.
۲- فلان چیز گرون میشه.
۳- فلان چیز گرون خواهد شد.
۴- فلان چیز در حال گرون شدنه.
November 9, 2025 at 3:44 PM
عصری میخواستم جق بزنم انقد نشد که ناامید شدم. واقعا ناراحت شدم.
November 5, 2025 at 3:25 PM
خالی، لای توری و حفاظ.
October 28, 2025 at 5:29 PM
امروز حداقل چهار تا گربه دیدیم که لبه‌ی تراس نشسته بودن.
October 28, 2025 at 5:15 PM
بچه‌گربه‌ی رندوم در خیابان.
October 28, 2025 at 5:13 PM
واقعا یک سره دارم توی سرم داد می‌زنم، به جز اون وقتا که این بچه (اسمشو گذاشتیم خالی) داره داد می‌زنه.
October 28, 2025 at 5:12 PM
وای استرس کار جدید واقعا میگاد. (آره اتوکورکت، استرس میکاپ)
October 28, 2025 at 4:39 PM
بالاخره پشت موهامو میشه بست.
October 27, 2025 at 6:31 AM
یک لحظه هر کار و فکری دارید رو رها کنید و بابت اینکه دندون‌درد ندارید خوشحال باشید.
October 13, 2025 at 2:10 PM
تو خواب دیشبم تو یه مهمونی‌ی یه دختره خیلی می‌چسبید بهم. میزبان هم گفته بود که این از من خوشش میاد. بعد منم یه ذره خوشم میومد ولی فک نمی‌کردم خیلی جلو بره و لاس بی‌خطر و اینا که عیب نداره ولی یهو دیدم گفت نه بیا یه اتاق پیدا کنیم همین الان بخوابیم با هم. منم عذاب وجدان گرفتم شدید و هی فک می‌کردم چطوری
October 9, 2025 at 7:09 PM
سر پیری دارم میرم کلاس رانندگی بعد همه بچه‌سال. معلمه یه فایلی داد به یه دختر و یه پسر و گفت به بقیه بدین، من حوصله نداشتم وایسم، گذاشتم فرداش بگیرم. فقط هم دختره چون موهاش بنفش بود تو ذهنم مونده بود. رفتم ازش بگیرم، گفت شما باید از آقایون بگیری. انقد تعجب کردم یه پنج ثانیه با دهن باز سر جام موندم.
October 8, 2025 at 6:03 PM
بعد هزار سال مامان زنم بهم اسمس داد، به زنم گفتم جواب بدم یا ندم، گفت بده. دادم. زنگ زد و گفت فلانی مرده و من دلم نیومد به بچه بگم ولی الان استوری اینا می‌بینه ناراحت میشه. حالا میدونن من پیش زنم هم نیستم الان. خلاصه که مجبور شدم اولین خبر مرگ فامیل زنم رو بدم بهش.
October 6, 2025 at 1:33 PM
واقعا وقتی من دارم برا یکی که دلاری پول درمیاره کار می‌کنم، حداقل چقد بگیرم خوبه؟ اینجوری هم بگم که بخش بزرگی از کار روی دوش منه و بیشتر هم قراره بشه، ماهی هشتاد تا صد و بیست ساعت کار دارم. جدی دارم می‌پرسم هم.
October 2, 2025 at 8:29 PM
امشب با زیدم رفتیم پیش روباهه و خواب بود. یه ربع وایسادیم دیدیم بیدار نمیشه گفتم بریم یه دور بزنیم بیایم میادش حتما، رفتیم جلوتر دیدیم گردهمایی رپه و چه تکستایی واقعا. عش کردم.
October 2, 2025 at 5:14 PM
امشب نیم ساعت وایسادم روباهه رو دیدم. طفلک خیلی کوچولوئه و می‌خواد با گربه‌ها دوست شه ولی اونا نمی‌خوان. یه پیرمردی هم وایساد ازش فیلم گرفت که کاش اینترنت نداشته باشه برای کسی بفرسته. واقعا نگرانش میشم.
October 1, 2025 at 9:35 PM
وای واقعا خدا رو شکر چین یه هفته تعطیله. خسته شدم از کار.
September 30, 2025 at 7:34 PM
Reposted by Blank
“With a light head,
a cigarette behind the ear,
and not a drop of hope in the heart.”

-Zbigniew Herbert, “From the Top of the Stairs”
September 30, 2025 at 6:40 PM
عصر خوابم برد و چنان خواب ناراحت‌کننده‌ای دیدم. ناراحت شدم که نموندم توی یه گه‌دونی‌ی که چار تا آدم رو نجات بدم از اونجا. انقد دلم سنگین بود باورم نمیشد خودم. مثلا فک کنم تا الان حداکثر ده تا خواب دیده بودم که کمی ناراحت بودم بعد بیدار شدن. این‌یکی ولی ماسید روم.
September 29, 2025 at 4:26 PM
واقعا میزان ارتباط برقرار کردنم با بقیه آدما و چیزایی که میگن خیلی کم شده.
September 24, 2025 at 6:01 PM
نمی‌دونم برا ارتفاع نامناسب میزه یا چی ولی جفتش شستام یه‌جوری درد می‌کنن که کاش هیچ‌وقت انسان نمی‌شد اون اولیه و میمون باقی می‌موندیم.
September 23, 2025 at 11:59 AM
یه سردردی گرفته‌م که کاش آغاز مرگ مردهای جهان باشه.
September 19, 2025 at 10:11 PM
هی گفتم این خطی که تو آسمونه عجیبه آ، این زید ما هی مسخره کرد.
September 18, 2025 at 5:36 PM
داشتم قدم می‌زدم و اینجا کلا هیچ‌جاش رو درست نور نذاشته‌ن، یهو پنجاه متر پیاده‌رو هیچی نور نیس. دیدم از جلو یه دختری میاد نوجوون و قرتی و تنها. همین‌طور که سعی می‌کردم برم لبه‌ی مخالف پیاده‌رو فک کردم چقد شجاعن واقعا دخترا و بعد فک کردم واقعا چرا معمولی لباس پوشیدن باید شجاعت بخواد.
September 17, 2025 at 7:56 PM
دیشب از خواب بیدار شدم. هم احساس می‌کردم گرممه خیلی، در صورتی که واقعا نبود، هم دندونم درد گرفت. قرص خوردم و منتظر شدم اثر کنه. چشمام هم وا نمیشد از میزان خواب. الان هم می‌بینم تبخال زده گوشه لبم.
September 15, 2025 at 9:19 AM