Lunovi
banner
lunovi.bsky.social
Lunovi
@lunovi.bsky.social
از آن سجده بر آدمی سخت نیست
که در صلب او مهره یک لخت نیست

دو صد مهره بر یکدگر ساخته‌ست
که گل مهره‌ای چون تو پرداخته‌ست

رگت بر تن است ای پسندیده خوی
زمینی در او سیصد و شصت جوی

بصر در سر و فکر و رای و تمیز
جوارح به دل، دل به دانش عزیز

خردمند طبعان منت شناس
بدوزند نعمت به میخ سپاس
March 22, 2025 at 5:01 PM
او نیز طواف دیر گیرد
از دایره میل می‌پذیرد

تا درنگری به کوچ و خیلش
دانی که به دایره است میلش
March 20, 2025 at 3:53 PM
تن و جان تو بیمار از سخنهای خلافی شد
برانداز این خلاف از علم و جانت را مداوا کن

جمال چهره جانان اگر خواهی که ببینی تو
دو چشم سرت نابینا و چشم عقل بینا کن
February 16, 2025 at 5:54 PM
گر پر از لاله سیراب بود دامن کوه
مرو از راه که آن خون دل فرهادست
February 6, 2025 at 8:05 PM
تو کمان‌کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین
همهٔ غمم بود از همین که خدا‌نکرده خطا کنی
February 5, 2025 at 7:51 PM
گر بزنندم به تیغ، در نظرش بی دریغ
دیدن او یک نظر، صد چو منش خونبهاست
January 30, 2025 at 4:09 PM
زندگی یعنی: یک سار پرید.
از چه دلتنگ شدی؟
دلخوشی‌ها کم نیست: مثلاً این خورشید،
کودک پس‌فردا،
کفتر آن هفته.
January 26, 2025 at 7:36 PM