اینجا خودمم. خسته و تنها و غرغرو!
همه چیز جهان، زیادی بود
همه چیز جهان، زیادی بود
مرده شور ببره از اون بالا تا پائین رو که سبب این حال و روز ما شدن. ریز و درشت گرفتاریم.
مرده شور ببره از اون بالا تا پائین رو که سبب این حال و روز ما شدن. ریز و درشت گرفتاریم.
و در فاصلهای که داشتیم،
هزار دست داشتیم!
سلام بر تو که حقیقتا دلتنگِ تواَم
و سلام بر من برای آنکه دلتنگم...
محمود درویش
صبح بهخیر
و در فاصلهای که داشتیم،
هزار دست داشتیم!
سلام بر تو که حقیقتا دلتنگِ تواَم
و سلام بر من برای آنکه دلتنگم...
محمود درویش
صبح بهخیر
دزد عارف دفتر تحقیق برد
دیدههای عقل گر بینا شوند
خود فروشان زودتر رسوا شوند
دزد زر بستند و دزد دین رهید
شحنه ما را دید، قاضی را ندید!
من به راه خود ندیدم چاه را
تو بدیدی کج نکردی راه را
دزد عارف دفتر تحقیق برد
دیدههای عقل گر بینا شوند
خود فروشان زودتر رسوا شوند
دزد زر بستند و دزد دین رهید
شحنه ما را دید، قاضی را ندید!
من به راه خود ندیدم چاه را
تو بدیدی کج نکردی راه را
نادر ایران زمین و خسرو گیتی ستان
نادر ایران زمین و خسرو گیتی ستان
وز خوان کرم نعمت الوان بفرست
از بهر لب تشنهٔ طفلان نبات
از سینهٔ ابر شیر باران بفرست
وز خوان کرم نعمت الوان بفرست
از بهر لب تشنهٔ طفلان نبات
از سینهٔ ابر شیر باران بفرست