محمد سلیمانیون
soleimaniyun.bsky.social
محمد سلیمانیون
@soleimaniyun.bsky.social
Software Engineer.
Full Stack Developer.
سیری ز دیدن تو ندارد نگاه من
چون قحط دیده‌ای که به نعمت رسیده است
#صائب_تبریزی
December 3, 2025 at 6:05 AM
خونی که مشک گشت، دلش می‌شود سیاه
زان سفله کن حذر که به دولت رسیده است
#صائب_تبریزی
December 2, 2025 at 6:03 AM
ای غزال چین، چه پشت چشم نازک می‌کنی ؟
چشم ما آن چشمهای سرمه سا را دیده است
#صائب_تبریزی
December 1, 2025 at 5:55 AM
کار قشنگ و گویا از مانا نیستانی .
November 30, 2025 at 7:59 AM
شیرازهٔ طرب خط پیمانه بوده است
سیلاب عقل گریهٔ مستانه بوده است
#صائب_تبریزی
November 30, 2025 at 6:11 AM
نه کوهکنی هست درین عرصه، نه پرویز
آوازه‌ای از عشق و هوس بیش نمانده است
#صائب_تبریزی
November 29, 2025 at 6:49 AM
چون برگ خزان دیده و چون شمع سحرگاه
از عمر مرا نیم نفس بیش نمانده است
#صائب_تبریزی
November 26, 2025 at 5:41 AM
ای که می‌پرسی ز صحبتها گریزانی چرا
در بساطم وقت ضایع کردنی کم مانده است
#صائب_تبریزی
November 25, 2025 at 6:42 AM
شبنم از سعی به سرچشمهٔ خورشید رسید
قطره ماست که زندانی گوهر شده است
#صائب_تبریزی
November 19, 2025 at 6:25 AM
خاطر از سبحه و زنار مکدر شده است
ریسمان بازی تقلید مکرر شده است
#صائب_تبریزی
November 18, 2025 at 6:17 AM
این چه رخسارست، گویا چهره پرداز بهار
آب و رنگ صد چمن را صرف یک گل کرده است
#صائب_تبریزی
November 17, 2025 at 6:18 AM
بخت ما چون بید مجنون سرنگون افتاده است
همچو داغ لاله، نان ما به خون افتاده است
#صائب_تبریزی
November 16, 2025 at 6:02 AM
من اینجا ریشه در خاکم.
من اینجا عاشقِ این خاکِ اگر آلوده یا پاکم.
من اینجا تا نفس باقی ست می مانم.
من از اینجا چه می خواهم، نمی دانم!
امیدِ روشنایی گر چه در این تیرگی ها نیست،
من اینجا باز در این دشتِ خشکِ تشنه می رانم.
November 14, 2025 at 8:57 PM
Reposted by محمد سلیمانیون
ناخوشی ها از دل بی ذوق ماست
ذوق اگر باشد همه ی دنیا خوش است
#صائب
November 12, 2025 at 6:30 AM
غفلت پیریم از عهد جوانی بیش است
خواب ایام بهارم به خزان افتاده است
#صائب_تبریزی
November 12, 2025 at 6:38 AM
نه لباس تندرستی، نه امید پختگی
میوه خامم به سنگ از شاخسار افتاده است
#صائب_تبریزی
November 11, 2025 at 6:56 AM
سنبل زلف از رخش تا برکنار افتاده است
گل چو تقویم کهن از اعتبار افتاده است
#صائب_تبریزی
November 10, 2025 at 5:44 AM
تا آفتاب غروب نکرده برای رفع حاجت به موال برم ، آخه شبها آب قطعه.
استرسمون کم بود ، دستشویی هم بهش اضافه شد.
November 9, 2025 at 2:07 PM
هست امید زیستن از بام چرخ افتاده را
وای بر آن کس کز اوج اعتبار افتاده است
#صائب_تبریزی
November 9, 2025 at 6:42 AM
سپهر خون به دلم می‌کند، نمی‌داند
که آبروی سفال شکسته از باده است
#صائب_تبریزی
November 8, 2025 at 6:01 AM
یک دلشده در دام نگاهت نگرفته است
در هالهٔ آغوش، چو ماهت نگرفته است
#صائب_تبریزی
November 5, 2025 at 5:40 AM
برگرد به میخانه ازین توبهٔ ناقص
تا پیر خرابات به راهت نگرفته است
#صائب_تبریزی
November 4, 2025 at 5:46 AM
از دست رستخیز حوادث کجا رویم ؟
ما را میان بادیه باران گرفته است
#صائب_تبریزی
November 3, 2025 at 6:00 AM
از ما سراغ منزل آسودگی مجو
چون باد، عمر ما به تکاپو گذشته است
#صائب_تبریزی
November 2, 2025 at 6:24 AM
دوستان آینهٔ صورت احوال همند
من خراب توام و چشم تو بیمار من است
#صائب_تبریزی
November 1, 2025 at 6:08 AM