AnnA
anna52.bsky.social
AnnA
@anna52.bsky.social
وسط لونه‌ی کفتر رو بوسیدم. ۲۲ ساله شد
December 11, 2025 at 9:28 PM
دوتا بالش پر با دوتا توپ تنیس انداختم تو ماشین لباسشویی ببینم این مروارید حکمت اینستا گرام کار می‌کنه یا نه! با ما باشید
December 5, 2025 at 1:06 PM
همه چی به کنار، هر مسابقه‌ی فوتبال مهم برای من یعنی غیاب بابا، که معترض به من زنگ بزنه این چه وضع‌شه و من گوشی رو بردارم و بگم کمیته‌ی فنی فدراسیون، بفرمائید !
این‌که وسط یک مسابقه فوتبال مرد این غیاب رو بیش‌تر به چشم میاره. حتی اون شب کذا و کذا گوشی رو بین دو نیمه برداشتم همینو گفتم که صدای مامان 👇
December 5, 2025 at 12:55 PM
هوا وحشتناکه، وحشتناک!
November 25, 2025 at 4:09 PM
مامان، خودش شماره‌مو گرفت ، بدون این‌که از کسی بپرسه.
November 15, 2025 at 5:01 PM
شهرزاد شمس پدرش رو از دست داد، در غربت و تبعید، یادداشت کوتاه‌ش، اون چند خط اول ویران کننده‌ست. ویران‌کننده!
November 13, 2025 at 3:48 PM
درمورد اختلافات خواهران شاکرمی به واسطه‌ی تجربه‌ی زیسته، کامنتی دارم که خب برای خودم نگه می‌دارم.

پ ن: طبعن به نظرم این شکل رفتار و مجازات که متاسفانه قانون‌گزار در اختیار شاکی می‌ذاره، بدوی و غیر انسانیه.
November 10, 2025 at 4:00 PM
از وقتی شهردار جدید نیویورک انتخاب شده در تایملاین اینستاگرام من، چند نفری که خیلی سنتی و مسلمان‌تر از من بزرگ شدند و یا خیلی چپ بزرگ شدن و الان مخالفن با پیشنه‌شون، چنانی گه می‌خورن که من به کل امیدم رو از دست دادم که یک روزی حتی صد سال بعد مرگ‌م، ایرانی‌ها بتونن هم‌زیستی متعادل و محترمانه‌ای داشته باشن.
November 6, 2025 at 4:38 AM
از بین این مرواریدهای حکمتی که فراوان توی اینستاگرام می‌بینیم یکی‌ش واقعن کار کرد. واقعن با باد کردن نایلون توی بطری موفق شدم نصفه چوب‌پنبه‌ی شکسته رو بکشم بیرون
October 23, 2025 at 12:00 PM
خیلی " فردا دوباره پائیز می‌شه باز ، دل‌م زغصه لبریز می‌شه باز"طورم
September 22, 2025 at 4:35 PM
آااخ آخ ، رابرت ردفورد چرا مرد؟
September 16, 2025 at 12:39 PM
از این خنکی موذی سر صبح همزمان با هجوم نارنگی سبز به میوه‌فروشیا متنفرم ، متنفرم ، متنفرم!
September 14, 2025 at 3:25 AM
دیروز از خواهرام مرخصی گرفتم ۸.۵ صبح برای صبحانه با دوستانم زدم بیرون که به ناهار دیر موقع ختم شدیم دیگه شام نموندیم. روز خیلی خوبی گذشت، پر از گفتگو و هم‌دلی و امنیت و دل‌خوشی. برگشتم خونه دیدم ماشین ظرفشویی‌م بدون هماهنگی با من دست از کار کشیده.
خدایا شکرت
September 6, 2025 at 3:03 AM
کسی که تومور معزی عمل می‌کنه (عمل موفقیت آمیز بدون کما، تنشنج، خونریزی مغزی و جواب پاتولوژی خوب) کی خوب می‌شه؟ اصلن خوب می‌شه؟
دیگه دارم دیوونه می‌شم از کندی روند بهبود
August 27, 2025 at 2:43 PM
هنوز سیزن جدید خرس رو ندیدم و احساس می‌کنم همون زندگی نصفه نیمه‌ی تا دو ماه پیش دیگه دست‌یافتنی نیست . این که بشینی سریال ببینی
August 10, 2025 at 3:31 PM
اگه از احوالات من بی‌خبرید این‌جای زندگی‌ام. به سلماز، رفیق همیشه و هنوز می‌گفتم می‌خوام نیمه‌ی پر لیوان رو بیینم اما نیمه‌ی پر، شاشه، شاش

aloochehkhanoom.blogspot.com/2025/08/blog...
.
تازه جنگ دوازده روزه تموم شده بود. همون وقتی که  نمی‌دونستیم چرا هرچی می‌خوابیم، خستگی تموم نمی‌شه و دریا دریا مطلب درباره اضطراب پس از حادث...
aloochehkhanoom.blogspot.com
August 4, 2025 at 6:24 PM
تصاویر واضح‌تر میدان تجریش، اونی که داره از خیابون رد می‌شه (و موفق هم می‌شه) الاهی بمیرم. چی کشید اون دو ثانیه !
July 4, 2025 at 4:14 AM
۱۷۲ روز دولینگوم وسط جنگ صفر شد از لحاظ اینترنت
July 4, 2025 at 4:13 AM
اگر می‌خواهید بدونید خواب و بیداری این بچه در جنگ چقدر به هم ریخته، پنج صبح روز تعطیل قهوه درست کرد با هم صبحونه بخوریم.
الان باید تو راه رشت می‌بودیم که اصلن جون و حس امنیت و حتی خواب و بیداری به‌جا نداشت. دیشب بلیطا رو کنسل کردم و به دوستام گفتم یه وقت دیگه
July 4, 2025 at 3:03 AM
انگار تن‌مو توی هاون کوبیده باشن. خسته، داغون، له، بی‌اعصاب، بی‌انگیزه، ترس‌خورده، لاجون، خیلی لاجون، جنازه‌مو کشیدم سر کار. اینجا هم پر از ماجرا و فشار برای تعیین تکلیف هر چه سریع‌تر کارکرد ماه قبل. دل‌م می‌خواد امروز صبح گربه‌ی گرسنه‌ی توی خیابون باشم، خودم نباشم.
June 25, 2025 at 7:38 AM
ما سلامتیم. ترس‌مون برای جون‌مون کم شده وحشت‌مون از آینده بیش‌تر
June 22, 2025 at 12:12 PM
مرکز شهر صدا خیلی زیاده
همین الان
June 16, 2025 at 10:36 PM
از وای فای که دور می‌شی وقتی فیلتر شکن قطع نمی‌شه انگار اکسژن هوا بیش‌تر می‌شه
June 16, 2025 at 12:42 PM
من نمی‌دونم شب کجا برم خونه خودم یا مامانم؟ بچه رو از عصر دیروز فرستادم خونه پدرش
June 15, 2025 at 1:35 PM