دیشب کلی فک کردم ک چجوری از چه هنری و راهی پول دربیارم
کاش میشد بتونم ب این انزوای اجتماعی که پیله شده دور تن روح و روانم غلبه کنم
کاش بتونم پول دربیارم حتی خیلی کم
میتونم برنامه تغذیه و باشگاه بنویسم
میتونم مشاوره بدم
میتونم
دیشب کلی فک کردم ک چجوری از چه هنری و راهی پول دربیارم
کاش میشد بتونم ب این انزوای اجتماعی که پیله شده دور تن روح و روانم غلبه کنم
کاش بتونم پول دربیارم حتی خیلی کم
میتونم برنامه تغذیه و باشگاه بنویسم
میتونم مشاوره بدم
میتونم
دلم از خودم نفرت داره بخاطر تموم لحظهایی ک تورو راه دادم تو زندگیم
دلم از خودم نفرت داره بخاطر تموم لحظهایی ک تورو راه دادم تو زندگیم
ب من میگی وقتتو میگرفتم نمیذاشتم کتاب بخونی ؟ تویی ک همه چیز یادت میرفت من باید رینایندر و تودولیست میشدم برات
بعد کتاب خوندن رو، من یادت دادم من کتاب دستت دادم تو جز ول چرخیدن تو گروه ها و کالاف بازی کردن چیکار میکردی
یادت رفته تراپیست 24ساعته ات بودم
ب من میگی وقتتو میگرفتم نمیذاشتم کتاب بخونی ؟ تویی ک همه چیز یادت میرفت من باید رینایندر و تودولیست میشدم برات
بعد کتاب خوندن رو، من یادت دادم من کتاب دستت دادم تو جز ول چرخیدن تو گروه ها و کالاف بازی کردن چیکار میکردی
یادت رفته تراپیست 24ساعته ات بودم
پول میاد و میره
زیبایی تکراری میشه و از اون بهترش میاد
مقام و منصب میتونه نابود شه
اما ذات همیشه میمونه،اگ ذاتش خرابه هیچ وقت درست نمیشه
اگ ذاتش سالم باشه هیچی مانع انسانوار زندگی کردنش نمیشه چ پول و مقام
پول میاد و میره
زیبایی تکراری میشه و از اون بهترش میاد
مقام و منصب میتونه نابود شه
اما ذات همیشه میمونه،اگ ذاتش خرابه هیچ وقت درست نمیشه
اگ ذاتش سالم باشه هیچی مانع انسانوار زندگی کردنش نمیشه چ پول و مقام
خودمو محدود نکردم اروم نکردم
با گریه خوابیدم
حرفای تلخی بهش زدم اما ازخودم ناراضیم
احمقانه ترین کار بود
چی میگی ب جلاد قاتلت؟
ب چی زل زدی لعنت به این قلب ک ی روزی ب تورو راه داد
هرزه ی حرومزاده کاش میکشتمت فقط
خودمو محدود نکردم اروم نکردم
با گریه خوابیدم
حرفای تلخی بهش زدم اما ازخودم ناراضیم
احمقانه ترین کار بود
چی میگی ب جلاد قاتلت؟
ب چی زل زدی لعنت به این قلب ک ی روزی ب تورو راه داد
هرزه ی حرومزاده کاش میکشتمت فقط
چقد سپر بلا هایی شدم ک میتونستن سرت بیان
چقد الان دلشکسته و ناامیدم و زده شدم از بودن با ادما
میترسم از روزی ک کسی شبیه تو رو بازم توی زندگیم راه بدم
چقد سپر بلا هایی شدم ک میتونستن سرت بیان
چقد الان دلشکسته و ناامیدم و زده شدم از بودن با ادما
میترسم از روزی ک کسی شبیه تو رو بازم توی زندگیم راه بدم
و این دفعهی اولشم نیس و بارها تکرار شده و حق رو به پدرش میده
وقتی میفهمه مامانشم دوست پسر داره، تعجب نمیکنه و براش عادیه
هیچ وقت نمیفهمه خیانت چقد زشت و قبیحه
و این دفعهی اولشم نیس و بارها تکرار شده و حق رو به پدرش میده
وقتی میفهمه مامانشم دوست پسر داره، تعجب نمیکنه و براش عادیه
هیچ وقت نمیفهمه خیانت چقد زشت و قبیحه
تو ب من میگفتی چ احتیاجی داری توییترتو پاک نمیکنی چرا اینقد خری ک من باید بهت بگم و خودت حتی با دخترایی ک بهت خیانت کرده بودن و اکست بودن میخواستی جاست فرند بمونی
تو ب من میگفتی چ احتیاجی داری توییترتو پاک نمیکنی چرا اینقد خری ک من باید بهت بگم و خودت حتی با دخترایی ک بهت خیانت کرده بودن و اکست بودن میخواستی جاست فرند بمونی
تو ب من دروغ گفتی ک با ی اکیپ پسر تهرانی
درحالیک ک ویلا گرفته بودی لفور با اکست توی استخر بودی وقتی من نگران سالم رسیدن/نرسیدنت ب تهران بودم
بعد ک من از تاریخچه سفرای اسنپت فهمیدم کجا بودی اون
تو ب من دروغ گفتی ک با ی اکیپ پسر تهرانی
درحالیک ک ویلا گرفته بودی لفور با اکست توی استخر بودی وقتی من نگران سالم رسیدن/نرسیدنت ب تهران بودم
بعد ک من از تاریخچه سفرای اسنپت فهمیدم کجا بودی اون
انسانیت اگه ذره ای تو وجودت بود
ب من نمیگفتی ،مامان و بابات اکستو اذیت کردن مگه اون گناهش چی بود جز اینک هموفیلی بود
من تسکینت بدم بابت رفتار تحقیرامیز خانوادت با دختری ک میخواست عروسشون بشه اونا نمیخواستنش
انسانیت اگه ذره ای تو وجودت بود
ب من نمیگفتی ،مامان و بابات اکستو اذیت کردن مگه اون گناهش چی بود جز اینک هموفیلی بود
من تسکینت بدم بابت رفتار تحقیرامیز خانوادت با دختری ک میخواست عروسشون بشه اونا نمیخواستنش
چون میترسیدی ی مرد تایید کنه تو چقد مخربی برام
میخواستی ی زن بگه تا بتونی تخریبش کنی و بگی اون عقلزنه و بازم تلاش کنی کنترل اوضاع رو دستت بگیری
بعد از اینک من بازیچه ی دست اون تراپیست هول اشغال شدم ،از بیچارگی و درموندگی بعد مدتها برای تو تعریف
چون میترسیدی ی مرد تایید کنه تو چقد مخربی برام
میخواستی ی زن بگه تا بتونی تخریبش کنی و بگی اون عقلزنه و بازم تلاش کنی کنترل اوضاع رو دستت بگیری
بعد از اینک من بازیچه ی دست اون تراپیست هول اشغال شدم ،از بیچارگی و درموندگی بعد مدتها برای تو تعریف
تو بهم میگفتی چرا ب بقیه صادقانه نگفتی شکست خوردی
برات لذتبخش بود اعتراف من ب شکست جلوی بقیه
اینقد ک نمیتونستی شبیهم باشی
تو بهم میگفتی چرا ب بقیه صادقانه نگفتی شکست خوردی
برات لذتبخش بود اعتراف من ب شکست جلوی بقیه
اینقد ک نمیتونستی شبیهم باشی
هنوزم توی زندگیته ک توجه ازت بگیره
بعد تو ب من میگی برو پولامو ازش بگیر پولایی ک قرض گرفت ازتو بهت پس نمیده
هنوزم توی زندگیته ک توجه ازت بگیره
بعد تو ب من میگی برو پولامو ازش بگیر پولایی ک قرض گرفت ازتو بهت پس نمیده
اونوقت با وقتی ک سیو میکنی میری، با ادمای رندوم لاس میزنی
تفریحت اینه ب دخترایی ک کراش میزنن روت پیام بدی علاقه مندی بهشون و بعد بهشون میخندی و برات فان ئه
اونوقت با وقتی ک سیو میکنی میری، با ادمای رندوم لاس میزنی
تفریحت اینه ب دخترایی ک کراش میزنن روت پیام بدی علاقه مندی بهشون و بعد بهشون میخندی و برات فان ئه
تو یه فرشته بودی ک دروغ ها و خیانت های منو بخشیدی
درصورتی ک بارها بهش گفتم، تو حتی معذرت خواهی نکردی بابت کارایی که کردی
وقتی مچتو گرفتم حین خیانت ،نگفتی من اشتباه کردم
گفتی من عمدا اینجوری کردم تا توبیای نجاتم بدی
تو یه فرشته بودی ک دروغ ها و خیانت های منو بخشیدی
درصورتی ک بارها بهش گفتم، تو حتی معذرت خواهی نکردی بابت کارایی که کردی
وقتی مچتو گرفتم حین خیانت ،نگفتی من اشتباه کردم
گفتی من عمدا اینجوری کردم تا توبیای نجاتم بدی
با حرفای خودم، بهم سریعا حمله میکرد ک تو هم این اخلاق بد شبیه اون ادمو داری
و عملا، هر صحبتی با اون ادم، تبدیل به موضوعی میشد تا علیه ام ازش استفاده کنه
آیا توی این چارچوب، حس امنیت خواهم داشت؟
با حرفای خودم، بهم سریعا حمله میکرد ک تو هم این اخلاق بد شبیه اون ادمو داری
و عملا، هر صحبتی با اون ادم، تبدیل به موضوعی میشد تا علیه ام ازش استفاده کنه
آیا توی این چارچوب، حس امنیت خواهم داشت؟
و این حس مدتها باهام بود
میدونی اون لحظه رو هیچ وقت فراموش نمیکنم
اونجا ک دیدم بهم خیانت کردی
و این حس مدتها باهام بود
میدونی اون لحظه رو هیچ وقت فراموش نمیکنم
اونجا ک دیدم بهم خیانت کردی
و ب مرور با یاد گرفتن انسانیت، قدرشناس اتفاقات ریز و درشت مثبت زندگیش میشه
میفهمه نبود این چیز مثبت کوچک تو زندگیش چقد میتونه به چشمش بیاد و سخت بشه
و ب مرور با یاد گرفتن انسانیت، قدرشناس اتفاقات ریز و درشت مثبت زندگیش میشه
میفهمه نبود این چیز مثبت کوچک تو زندگیش چقد میتونه به چشمش بیاد و سخت بشه
«یه روزی میفهمی دنیا باهات لج نکرده بود، فقط داشت یادت میداد چطور بینیاز بشی.»
«یه روزی میفهمی دنیا باهات لج نکرده بود، فقط داشت یادت میداد چطور بینیاز بشی.»
همجا وارن دادن اگه روحیه حساسی دارید نبینید
روانشناختی ئه
امتیاز هر قسمتش بالای9 ئه
میترسم بگا برم
کسی میاد باهام بگا بریم؟ اگ مغزامون🤯 شد درموردش حرف بزنیم
همجا وارن دادن اگه روحیه حساسی دارید نبینید
روانشناختی ئه
امتیاز هر قسمتش بالای9 ئه
میترسم بگا برم
کسی میاد باهام بگا بریم؟ اگ مغزامون🤯 شد درموردش حرف بزنیم