Nazanin
naazaneen.bsky.social
Nazanin
@naazaneen.bsky.social
Incoherent mess!
Pinned
دوستان برای بار چندم و میخ به سر در، ازتون خواهش می‌کنم فکر کنید این اکانت قفله و چیزی ری/کوت‌بلوسک نکنین. ازتون واقعاً خواهش می‌کنم. ما مثل هم نیستیم و تراماهامون هم احتمالاً شبیه هم نیست. ولی اگه کسی از این‌جا چیزی ری/کوت کنه با کمال احترام بلاکش می‌کنم.
دوست جونیا، مامانم با جیمبو اومد داهات و خوبه و خوبم. گفتم غرهامو گوش کردین، با خوشی کوچک به روزتون کنم.
December 13, 2025 at 2:37 PM
مین‌وایل آکادمیا 💰💰💰
December 12, 2025 at 4:11 PM
آخه کی بافایده فرسوده می‌شه، خیام جون.
Whose Fayedeh?
December 12, 2025 at 1:17 AM
آه
December 12, 2025 at 1:12 AM
جمعه ظهر بعد از آخرین جلسه گروه، می‌رم فرودگاه داهات دنبال مامانم و برمی‌گردیم خونه. یعنی این‌قدر فاصله بین دو اتفاق کمه، ۴۵ دقیقه، که انگار بعد از آخرین جلسه گروه برم سر خیابون، خونه مام‌بابام. ولی به جای کلاغ نوک‌سیاه قار قارو سر کن که دل‌نوازان نازنازان در رهند و این صوبتا، سراسر استرس و خشم و سیاهی‌ام.
December 10, 2025 at 2:36 AM
وقت فعالان حقوق بشر توی خونه بخیر 😌
December 9, 2025 at 1:08 PM
پارسال بعد از دفاع از پروپوزال و کندیدسی با دانشجوی دکتری فیلیپینی‌مون که تمام این سال‌ها فاند فول‌برایت داشت، خدافظی کردیم که بره فیلیپین کارش رو تموم کنه و همین‌طور مجازی هم دفاع کنه. امروز باهاش صحبت کردم و گفت فول‌برایت گفته باید برگردی و دفاع کنی. گفتم از دانشگاه نامه بفرستیم که ما نیازی نداریم،
December 8, 2025 at 9:18 PM
چی باعث می‌شه که ادامه بدین؟
#جدی
December 7, 2025 at 5:17 PM
What doesn't kill you makes you stronger, until your high-functioning depression and anxiety stop functioning, then it kills you.
December 6, 2025 at 7:36 PM
خیلی روز طولانی‌ای بود. سه تا استودیو داوری کردم. هوا هم که شخمی. ولی تقریباً ترم تمومه و تو راه برگشت، شراب و پنیر و حمص خریدم. باری برنامه استراحت نیست و باید برای کنفرانس برنامه‌ریزی در مواجهه با فاشیسم که ددلاینش امروزه و خودش اوایل می تو تورنتو برگزار می‌شه، چکیده بفرستم.
December 6, 2025 at 12:07 AM
امامنا دیوید هاروی عزیزم در کتاب معمای سرمایه و بحران‌های سرمایه‌داری به درستی می‌فرمایند:
“We can't, it seems, live without [capitalism] even as we complain about it.”
نظام سرمایه‌داری همه‌ رو هیپوکریت و اسناب/نوب می‌کنه. هر کدوم به نوعی. یکی کم‌تر، یکی بیش‌تر. رها کنین عزیزان من و به سرما بپردازین.
December 4, 2025 at 11:50 PM
امروز و هر روز این سه سال، در تقاطع تمام جغرافیاها و تاریخ‌های من:
«درخت‌هایی که دار می‌شوند
دهان‌هایی که کج می‌شوند
زبان‌هایی که لال‌مانی می‌گیرند
صدای گنگ و چشم انداز گنگ و خواب گنگ
و هم‌همه
که می‌انبوهد
می‌ترکد
رویا که تکه تکه می‌پراکند
دانشگاهی که حل می‌شود در زندانی و چشم‌اندازی که از هم می‌پاشد.»
December 4, 2025 at 12:29 AM
سالی که گذشت:
هی گریه کردم، هی برای خودم ای نازنین گریه نکن گذاشتم :)))):
December 3, 2025 at 9:04 PM
صبح تو مسیر یه ربعی بین خونه و دانشگاه شجر بت چین خوند و من با «من ز تو دوری نتوانم دیگر» زااااار زدم. دیگر نتوانم عزیز من. جان من. واقعاً چیزی هم از دانشگاه نمونده. چیه هر روز مصیبت و هر لحظه ترس. واقعاً اگه فکر می‌کردم از همین فردا تا وقت پیری و کوری می‌تونم رو جیب خودم هوم‌لس نشم برمی‌گشتم ایران.
December 3, 2025 at 6:46 PM
دسامبر. شب بر همه خوش 🐦🐧🐤🐿️🌸🌼🐸
December 1, 2025 at 6:13 AM
نوشته ۳۵۷ نفر تو تهران به خاطر آلودگی هوا از دست رفتن. یکیشون مربی باشگاه بابامه. پارسال، بعد از بازنشستگی و سفر مامان که باعث شد مدتی تنها باشه، تشویقش کردیم به ورزش. این مرد جوون ورزیده خیلی هواشو داشت و دلمون به محبت و مراقبتش از بابام که تو سن بالا و بعد از سال‌ها ورزش می‌کرد خیلی گرم بود. بمیرم.
December 1, 2025 at 1:11 AM
دیگه واقعیت رو قبول کردم دوست جونیا و بعد از سه ماه و خوردی به آشپزخونه برگشتم. آش‌رشته ایز لودینگ.
November 30, 2025 at 9:49 PM
وقت شما هم بخیر!
وله تبلیغاتی برای از سرگرفتن غر… به زودی با پاسخ غرهای قبلی به آغوشتان برمی‌گردم.
November 29, 2025 at 2:28 PM
امروز داشتم از شهر پُست‌گی امین قاضیانی برای بچه‌ها می‌گفتم که کامیونیتی کوییر دیگه محدود به گی‌برهودها و آنکلیوها نیست چون که پذیرش و ویزیبیلیتی و فیلان. بعد یک لحظه یخ زدم که البته الان یه جایی بعد از این پُست‌گی‌ایم ولی نمی‌دونم کجا! واقعاً هر چی درس می‌دم و می‌نویسم رو در لحظه با مثال نقض و نفی می‌کنم.
November 21, 2025 at 4:38 AM
امروز داشتم فکر می‌کردم خیلی تکراری و حوصله‌سربر شدم و داشتم اضافه‌گویی می‌کردم که پاکش کردم. همین. پایان بلیت.
November 21, 2025 at 12:21 AM
عنینه‌ها با انتخاب عکسشون
November 20, 2025 at 5:04 AM
دوست‌جونیا، امروز دیگه به این‌جام 🙆🏻‍♀️ رسید و بر سر آنم که گر ز دست برآید، دست به کاری زنم که غصه سرآید و از این داهات و دانشگاه خلاص شم! دیگه نمت.
November 18, 2025 at 6:37 PM
من اصلاً آمادگی‌شو ندارم :(
two cats are sitting in a stroller with the words `` is that monday coming '' written on it .
ALT: two cats are sitting in a stroller with the words `` is that monday coming '' written on it .
media.tenor.com
November 17, 2025 at 1:01 AM
بالاخره آ بعد از نزدیک به دو سال دوندگی و آموزش و انواع کارهای داوطلبانه، قرارداد اولین کارش رو در خارج امضا کرد که اون هم منوط به کلیر شدن و بک‌گراند چکه که امیدوارم سریع و ساده باشه. اولین جمله مامانم این بود که بالاخره انرژی‌هایی که فرستادم به ثمر نشست!
a woman in a blue tank top is drinking from a cup .
ALT: a woman in a blue tank top is drinking from a cup .
media.tenor.com
November 16, 2025 at 7:39 PM
حیاط وحش، در سه پرده.
November 15, 2025 at 5:15 AM